نویسنده: مهدی امیری
ارسال‌شده در نوشته‌های بابی فوریه 22, 2010
ما ایرانیها خصلت‌های خوبی داریم، یکیشم اینه که وقتی میریم خرید اگه چیزی که خریدیم خوب از آب در بیاد میگیم، دمم گرم چه چیز خوبی خریدم، چقدر من استادم تو خرید، چقدر من اطلاعاتم زیاده و از این حرفا!
من از تجربه خودم براتون مینویسم، همون جوری که مستحضر هستید، بنده، تلفون و لپ تاپ میفروشم، دوستان ایرانی زیادی هم لطف می‌کنن و پیش من میان، خداییش هم که با وجودی کهخریداران مشکل پسندی هستن اما اگه روزی دست کم ۷-۸ تاشون پیشم نیان، اون روز حالم گرفتس!
دوستان وقتی از من تلفونی میگیرن که راضی هستن میگن تلفونی که ازت گرفتم خیلی خوبه، یا کامپیوتری که انتخاب کردم خیلی خوب از آب در اومد، و اما وقتی که راضی نباشن، میگن این تلفونی که بهم دادی اصلا خوب نیست یا این کامپیوتری که شما بهم توصیه کردی اصلا به درد نمیخوره!
من وقتی که دوستان میان پیشم همین کلمه گرفتم و دادین رو که میشنوم دیگه لازم نیست که سوال دیگیی ازشون بکنم، همه چی رو همین گرفتم و دادین برام روشن میکنه!
هر چی که خوب باشه، خودشون گرفتن، چیزایی که به نظر اونا مفتش گرونه یکی دیگه بهشون داده!
سوال من حالا از شما دوستان اینه که چرا ۹۹ در صد مردای ایرانی وقتی که ازدواج می‌کنن میگن بهم زن دادن و نمیگن که زن گرفتم؟
خدا رو شکر که من جزو اون یک درصدم!
کاش فقط همینو میگفتند. میگند : حروم شدیم . فدا شدیم . پرپر شدیم . ما هنوز جا داشتیم پیشرفت کنیم . حقمون این نبود . بعضیا هم میگن: فداکاری کردیم . پا روی دلمون گذاشتیم . پا رو قلبمون گذاشتیم . پا روی احساساتمون گذاشتیم.
چقده پا روی خودتون میذارید بابا له و لِوِرده شدید :-)))
البته این شامل بعضی خانومها هم میشه ها . فکر نکنید حواسم به اونها نبود 🙂
لَوَرده *
خدا رو شکر همه جزو همون یه درصدیم! D:
عیال منم اتفاقا جزو خودمونه! D:
ببینم یک نفر مرد پیدا میشه که بیاد راست و حسینی بگه جزو اون ۹۹ در صده!
ببینم یک نفر مرد پیدا میشه که بیاد راست و حسینی بگه جزو اون ۹۹ در صده!
آقا مهدي جان حقا كه مرد خوبي هستي و يك كلام حرف حساب زدي
من هم خيلي با اين جمله آشنا هستم اما خوشبختانه همسر من جز اون يك درصد
است ها هاها
هميشه مي گه اگه مي دونستم زن اينقدر خوبه خوب زودتر زن مي گرفتم و دوتا دوتا ها ها ها
اما خوب رابطه ما خيلي باهم خوبه كمتر توي خلوت هم سرك مي كشيم و گير
نمي ديم به هم ديگه .
اما اكثر آقايان و همانطور كه ندا جان هم گفت خانمها مي گويند زنم دادن ، شوهرم دادن مگه من چي فهميده بودم از زندگي كه اين بلا را سرم آوردند
يكي نيست بگه بابا مگه در قرون وسطا داريم زندگي مي كنيم كه همش حرف از انجام كار زوركي مي زنيد.
اما خوب اينطور حرف زدن جز فرهنگ ما شده يعني اگر مردي از ازدواج موفق اش تعريف كند مي گويند زن ذليل، اگر هم زن از شوهرش تعريف كنه
اطرافيان مي گويند حالا چه خالي مي بنده براي ما.
اما خوش به حال اونهايي كه گفتند ما زن گرفتيم و شوهر كرديم
راستي جهت اطلاع شما و دوستان كه باور كنند من خودم انتخاب كردم و شوهر كردم و همسرم هم زن گرفت اين كه من اصلا مهريه ندارم ، و به غير ازيك حلقه چيز ديگري نخريدم و هرگز هم پشيمان نشديم
البته الان راديگه از همسر گرامي پرسيد
شاد باشي با اين نوشته هايت
رویای عزیز ما شباهت های زیادی در زندگی هامون با هم داریم که یکی از اون ها هم، همین رضایت کامل از زندگی زناشویی مونه ، من اینو چند بار گفتم ، بازم میگم، من هم ، مانند همسر گرامی شما، اینقدر از ازدواجم راضی هستم که ۳-۴ دفه دیگم اگه به من پیشنهاد بشه, روی کسی رو زمین نمیندازم و با صدای بلند و با افتخار داد میزنم که من زن دوم را هم گرفتم، من زن سوم را هم گرفتم، من زن………….. حالا بزار حسودا بگن که من زن ذلیل هستم!
رویای عزیز ما شباهت های زیادی در زندگی هامون با هم داریم که یکی از اون ها هم، همین رضایت کامل از زندگی زناشویی مونه ، من اینو چند بار گفتم ، بازم میگم، من هم ، مانند همسر گرامی شما، اینقدر از ازدواجم راضی هستم که ۳-۴ دفه دیگم اگه به من پیشنهاد بشه, روی کسی رو زمین نمیندازم و با صدای بلند و با افتخار داد میزنم که من زن دوم را هم گرفتم، من زن سوم را هم گرفتم، من زن………….. حالا بزار حسودا بگن که من زن ذلیل هستم!
مهدي عزيز شما اولي را بزرگ فرماييد دومي پيش كش شما
قربونت برم توي اين اوضاع و احوال اقتصادي مثل وضع مال ات
توپه كه هي هوس تجديد فراش مي كني ها؟
اما مي دونم كه داري شوخي مي كني با شناختي كه از شخصيت مثبت
تو دوست خوب ام پيدا كردم مرد اهل دلي و خانواده برايت جايگاه ويژه اي
دارد به قول معروف ، حرف زياد مي زني اما اهل عمل نيستي
اما بگم ها ما زنها اونجايي كه حق مان زير سئوال بره ديگه خواهر مادر
و اينها را نمي شناسيم كاري مي كنيم كارستان
مهربان دوست هميشه شادباشي
رویا جون ببین بعضی ها چه موجودات عجیبی هستن، چه مطالبی مینویسن، اصلا میتونی تصورشو بکنی!:
🙄
برهنه خوشحال
پاسبان مردی به راهی دید و گفتا کیستی؟
گفت : فردی بی خیال و فارغ و آزاده ام
گفت : از بهر چه می رقصی و بشکن می زنی ؟
گفت : چون دارای شور و شوق فوق العاده ام
گفت : اهل خاک پاک اصفهانی یا اراک؟
گفت : اهل شهر آباد و خوش آباده ام
گفت : خیلی شاد هستی ، باده لابد خورده ای؟
گفت : هم از باده خور بیزارم ، هم از باده ام
گفت : از جام وصال نازنینی سرخوشی ؟
گفت : از شهوت پرستی هم دگر افتاده ام
گفت : پس شاید قماری کرده ای ، پولی برده ای
گفت : من در راه برد و باخت پا ننهاده ام
گفت : پولی از دکان یا خانه ای کش رفته ای ؟
گفت : دزدی هم نمی چسبد به وضع ساده ام
گفت : آخر هیچ سرگرمی نداری روز و شب ؟
گفت : سرگرم نمازو سجده و سجاده ام
گفت : لابد ثروتی داری و دلشادی به پول ؟
گفت : من مستضعف و مسکین مادر زاده ام
گفت : آیا راستی آهی نداری در بساط ؟
گفت : خود پیداست این از وصله ی لباده ام
گفت : گویا کارمند ساد ه ای یا کارگر ؟
گفت : بیکارم ولی از بهر کار آماده ام
گفت : بیکاری و بی پولی ؟ پس این شادی ز چیست ؟!
گفت : یک زن داشتم ، اینک طلاقش داده ام 😆
رویا جون ببین بعضی ها چه موجودات عجیبی هستن، چه مطالبی مینویسن، اصلا میتونی تصورشو بکنی!:
🙄
برهنه خوشحال
پاسبان مردی به راهی دید و گفتا کیستی؟
گفت : فردی بی خیال و فارغ و آزاده ام
گفت : از بهر چه می رقصی و بشکن می زنی ؟
گفت : چون دارای شور و شوق فوق العاده ام
گفت : اهل خاک پاک اصفهانی یا اراک؟
گفت : اهل شهر آباد و خوش آباده ام
گفت : خیلی شاد هستی ، باده لابد خورده ای؟
گفت : هم از باده خور بیزارم ، هم از باده ام
گفت : از جام وصال نازنینی سرخوشی ؟
گفت : از شهوت پرستی هم دگر افتاده ام
گفت : پس شاید قماری کرده ای ، پولی برده ای
گفت : من در راه برد و باخت پا ننهاده ام
گفت : پولی از دکان یا خانه ای کش رفته ای ؟
گفت : دزدی هم نمی چسبد به وضع ساده ام
گفت : آخر هیچ سرگرمی نداری روز و شب ؟
گفت : سرگرم نمازو سجده و سجاده ام
گفت : لابد ثروتی داری و دلشادی به پول ؟
گفت : من مستضعف و مسکین مادر زاده ام
گفت : آیا راستی آهی نداری در بساط ؟
گفت : خود پیداست این از وصله ی لباده ام
گفت : گویا کارمند ساد ه ای یا کارگر ؟
گفت : بیکارم ولی از بهر کار آماده ام
گفت : بیکاری و بی پولی ؟ پس این شادی ز چیست ؟!
گفت : یک زن داشتم ، اینک طلاقش داده ام 😆
ندای گرام، مثل همیشه از خوندن دیدگاه شما لذت بردم، من بعضی وقتا میرم تو فاز استفاده از همه کوپن ها و ثواب کردن و این حرفا ، بعضی وقتام اما این شعر میاد تو ذهنم ، خلاصه معلقم بین این ۲ حالت!
همسرم می گفت بد جوری هراسانم همش
در پی آ یینه بین و فال و فنجانم همش
حال و روزم از لحاظ روحی اصلا خوب نیست
هیچ می پرسی چرا در پای قلیانم همش؟
صبح، بی بی گل برایم یک خبر آورده بود
ازهمین رو با تاسف ، کلّه جنبانم همش
عاقبت تصویب شد قانون تجدید فراش
دارم احساس بدی، غمگین و نالانم همش
مثل سیر و سرکه می جوشد دلم ، دلواپسم
چونکه با اسم هوو می لرزد این جانم همش
همسر خوبی نبودم ، می پذیرم کاملا
خاطرت آسوده باشد فکر جبرانم همش
مُرد دیگر آن زن خود خواه لوس بی ادب
بعد از این یک خانم خوش خلق و مامانم همش
بوده ام ولخرج تا امروز اما بعد از این
در پی کفش و لباس و کیف ارزانم همش
هرچه می خواهی برایت می پزم عالی جناب
قرمه سبزی یافسنجان ؟تحت فرمانم همش
جای کافی شاپ و استخر و سونا و سینما
بیشتر پیش شما در خانه می مانم همش
جیغ هایم ، نعره هایم ،اخم هایم را ببخش
یک مریضی بود و فعلا تحت درمانم همش
نیستی آش دهن سوزی ولی با این همه
بی شما حس می کنم در سطر پایانم همش
گفتم ای یارم، نگارم، همسرم اصلا نترس
کاسبی ها راکد و در اوج بحرانم همش
بنده فکر پاس چک هامم نه تجدید فراش
هیچ می پرسی چرا سر در گریبانم همش
ازدواج این روزها آن هم مجدد، ساده نیست
تازه از آن بار اول هم پشیمانم همش
ندای گرام، مثل همیشه از خوندن دیدگاه شما لذت بردم، من بعضی وقتا میرم تو فاز استفاده از همه کوپن ها و ثواب کردن و این حرفا ، بعضی وقتام اما این شعر میاد تو ذهنم ، خلاصه معلقم بین این ۲ حالت!
همسرم می گفت بد جوری هراسانم همش
در پی آ یینه بین و فال و فنجانم همش
حال و روزم از لحاظ روحی اصلا خوب نیست
هیچ می پرسی چرا در پای قلیانم همش؟
صبح، بی بی گل برایم یک خبر آورده بود
ازهمین رو با تاسف ، کلّه جنبانم همش
عاقبت تصویب شد قانون تجدید فراش
دارم احساس بدی، غمگین و نالانم همش
مثل سیر و سرکه می جوشد دلم ، دلواپسم
چونکه با اسم هوو می لرزد این جانم همش
همسر خوبی نبودم ، می پذیرم کاملا
خاطرت آسوده باشد فکر جبرانم همش
مُرد دیگر آن زن خود خواه لوس بی ادب
بعد از این یک خانم خوش خلق و مامانم همش
بوده ام ولخرج تا امروز اما بعد از این
در پی کفش و لباس و کیف ارزانم همش
هرچه می خواهی برایت می پزم عالی جناب
قرمه سبزی یافسنجان ؟تحت فرمانم همش
جای کافی شاپ و استخر و سونا و سینما
بیشتر پیش شما در خانه می مانم همش
جیغ هایم ، نعره هایم ،اخم هایم را ببخش
یک مریضی بود و فعلا تحت درمانم همش
نیستی آش دهن سوزی ولی با این همه
بی شما حس می کنم در سطر پایانم همش
گفتم ای یارم، نگارم، همسرم اصلا نترس
کاسبی ها راکد و در اوج بحرانم همش
بنده فکر پاس چک هامم نه تجدید فراش
هیچ می پرسی چرا سر در گریبانم همش
ازدواج این روزها آن هم مجدد، ساده نیست
تازه از آن بار اول هم پشیمانم همش