معامله از نوع مشهدی!

دوستان سالها پیش که بعد از مدت ها، رفته بودم ایران، وقتی میرفتم چیزی بخرم، همراهان میگفتن که تو فورا  پولو در نیار بده، بزار ما اول چونه هامونو بزنیم وقتی گفتیم بده اونوقت دست تو جیبت کن !
من خودم اینجا مغازه دار بودم اما  چونکه  اینجا از چونه زدن و این داستان ها خبری نبود، مام دیگه از عادت در اومده بودیم تا قیمت رو میگفتن، یا میخریدم یام میگفتم خیلی  ممنون و میومدم از مغازه بیرون!
خلاصه یکی دو هفته اول،منو میبردن مثل عقب مونده ها میگفتن تو دهنتو باز نکنی بهتره، مام هیچی نمیگفتیم و دوستان و فامیل واسه من خرید میکردن! (بیشتر…)

ادامه خواندنمعامله از نوع مشهدی!

انشاالله !

ارسال‌شده در نوشته‌های بابی در آگوست 14, 2010

مردم تو هیچ جای دنیا دست از خرافات ورنمیدارن! اینجام مردم کم خرافاتی نیستن، دیروز  روز سیزدهم ماه بود و همه یک جورایی مواظب بودن که اتفاق بدی براشون نیوفته، مخصوصاً وقتی‌ که روز سیزدهم باشه و جمعه هم باشه که دیگه اون روز رو میگن که بهتره آدم اصلا از خونه بیرون نیاد! از صبح تو رادیو صحبتا همه راجع به همین روز جمعه و سیزدهم بود و با مردم مصاحبه میکردن که آیا به این حرفها اعتقاد دارن و چه اتفاقاتی واسشون در همچین روزی افتاده! (بیشتر…)

ادامه خواندنانشاالله !

جن و بسم الله

دیروز با دخترم تلفنی حرف میزدم، پرسید بابی جن هست؟ میگم جن چیه بابا؟ میگه جن دیگه بچه ها اینجا همش شبا از جن حرف میزنن! میگن هم جن هست…

ادامه خواندنجن و بسم الله

تماس با مدیران سایت Contact us

Contact the Admins of Parsnews Austria Group   : جهت تماس با مدیران سایت از ایمیل زیر استفاده نمایید : info@parsnews.at info@kostfastnix.at info@arzexchange.com Contact Mehdi Parsnews Amiri The Admin تماس با…

ادامه خواندنتماس با مدیران سایت Contact us

دعوت!

نوشته مهدی امیری  در آگوست 6, 2010

چقدر من این تعارفات ایرانی رو دوست دارم، ۳ روز پیش تو مغازه بودم که خانومی، هم سنّ و سال خانوم خود بنده وارد مغازه شد!
بعد از سلام و علیک گرم و گیرا و جای خانوم بچه‌ها خالی‌ نباشه و انشالا بزودی برگردن و دلتنگی‌‌ها تموم بشه و این حرفا گفت که من امروز خودم اومدم پیشتون که دعوتتون کنم که یک روز یا یک شب، هر جوری که راحت تر هستین و وقتتون اجازه میده تشریف بیارین پیش ما، شامی، ناهاری در خدمتتون باشیم!
گفتم خدمت از ماست خانوم!
  هر چی‌ فکر کردم، اصلا قیافه  خانومه یادم نمی‌اومد رومم نمیشد که ازش بپرسم که شما اصلا کی‌ هستی‌! بی‌ انصاف همشم میگفت شوهرم، یکدفم اسمشو نمیگفت که من بدونم شوهرش کیه!


 

(بیشتر…)

ادامه خواندندعوت!