دعوت!

نوشته مهدی امیری  در آگوست 6, 2010

چقدر من این تعارفات ایرانی رو دوست دارم، ۳ روز پیش تو مغازه بودم که خانومی، هم سنّ و سال خانوم خود بنده وارد مغازه شد!
بعد از سلام و علیک گرم و گیرا و جای خانوم بچه‌ها خالی‌ نباشه و انشالا بزودی برگردن و دلتنگی‌‌ها تموم بشه و این حرفا گفت که من امروز خودم اومدم پیشتون که دعوتتون کنم که یک روز یا یک شب، هر جوری که راحت تر هستین و وقتتون اجازه میده تشریف بیارین پیش ما، شامی، ناهاری در خدمتتون باشیم!
گفتم خدمت از ماست خانوم!
  هر چی‌ فکر کردم، اصلا قیافه  خانومه یادم نمی‌اومد رومم نمیشد که ازش بپرسم که شما اصلا کی‌ هستی‌! بی‌ انصاف همشم میگفت شوهرم، یکدفم اسمشو نمیگفت که من بدونم شوهرش کیه!


 

(بیشتر…)

ادامه خواندندعوت!

…. هر جا که روی

چند روز پیش  یکی از دوستان اومده بود پیشم، حالش خیلی گرفته بود، میپرسم چته؟! میگه باید ۳ روز دیگه برم بیمارستان ،عمل دارم! میپرسم عمل چی؟ میگه روده ،…

ادامه خواندن…. هر جا که روی

باربکیوی ایرانی!

نوشته مهدی امیری در  24  آوریل, 2010 بعد از ماه‌ها امروز تو این شهری که ما زندگی‌ می‌کنیم، آفتاب شده بود و هوام قرار بود بشه ۲۱ درجه سانتیگرد! شما…

ادامه خواندنباربکیوی ایرانی!

سوالات،انتقادات و پیشنهادات دوستان پارس نیوز

دوستان ما بخشی در پارس نپوز داریم  به اسم پرسش و پاسخ که دوستان در اون قسمت، سوالاتشون رو مطرح میکنن، با توجه به طولانی شدن این مطلب، امروز بخش تازه ی رو با تیتر سوالات، انتقادات و پیشنهادات، شروع میکنیم و از شما عزیزان خواهشمندیم که از این قسمت برای مطرح کردن نظرات و سوالات خود استفاده فرمایید!
نوشته پرسش و پاسخ را نیز بخاطر مطرح شدن سوال و جوابهای فراوان پاک نکرده و همچنان در اختیار شما دوستان قرار دارد،برای خواندن مطالب بیان شده در نوشته پرسش و پاسخ به لینک زیر مراجعه نمایید!
پرسش و پاسخ! (بیشتر…)

ادامه خواندنسوالات،انتقادات و پیشنهادات دوستان پارس نیوز

باغ انار!

نوشته مهدی امیری ۲۳ فروردین ۱۳۸۸ - ۱۲ آوریل ۲۰۰۹ زمانی‌ که بچه بودیم، باغ انار بزرگی‌ داشتیم که ما بچه‌ها خیلی‌ دوست داشتیم، تابستونا که گرمای شهر طاقت فرسا…

ادامه خواندنباغ انار!