…. هر جا که روی
چند روز پیش یکی از دوستان اومده بود پیشم، حالش خیلی گرفته بود، میپرسم چته؟!
اصلا یک نفر پیدا میشه که بیاد سر خاکت و یادی ازت بکنه؟
رو یک تخته اسم منم نوشتن و گذاشتن سر قبر!
میرن جلو تر نوشته رو تخته رو بخونن.
اخرشم بعد یک عمر جون کندن، قبرش یک سنگم نداره!
ما هر وقت تلفن میخواستیم میرفتیم پیشش، یکی دو ساعت، تلفنا رو امتحان میکردیم، تعرفه ها رو میپرسیدیم، چایی و نوشابه هم بهمون میداد بعدشم ما میرفتیم جای دیگه تلفونمونو میخریدیم !
جواب سلامتم نمیده!
این پست دارای 19 نظر است
دیدگاهتان را بنویسید
شما باید وارد شوید تا بتوانید نظر بگذارید.
واقعا معرکه بود ، احسنت!! نمیدانم این بیت شعر رو کجا خوندم که کاملا با نوشته ی تو مطابقت میکنه: طنز یعنی گریه کردن قاه قاه طنز یعنی خنده ی پر اشک و آه
ممنونتم امیر جان، چقدر شعر قشنگی ، واقعا لذت بردم از خوندن این شعر پر معنی، خوشحالم که این نوشته مورد قبولت واقع شد،
ghahang bod ham neveshteh v ham sher amir
mardai iran faghat barashon dokhtar bolond v mashroob mohemeh hichi digeh to kalashon nist
Salam va jedan ke khaste nabashin jenabe Amiri.omidvaram ke khoda behetun omre Ba ezat va salamati bede va sayatun bala sare khanevade bashe.Harchand marg haghe Ama mohem hamine ke ta hastim Ghamkhare ham bashim ke hich chizi behtar az name nik nist ,hala mikhd yenafar adamo beshnase ya sad nafar.Baz ham mamnun va Ayam be kam.
جناب عیانی فر شما مثل همیشه لطفتون شامل حال من شده و من از شما بخاطر جملات قشنگی که نوشتین بسیار سپاسگزارم و امیدوارم که شما نیز همیشه در زندگی موفق و پیروز و پاینده باشین.
علی آقا از شمام تشکر میکنم بخاطر کامنتتون.
نسرین خانوم شمام زیاد سخت نگیرین این یک نوشته تخیلی بود و من اون چیزی رو که تصور هموطنان مقیم ایران از زندگی ما ها در اروپا هست، نوشتم چونکه هر وقتی که من ایران رفتم، سوال ها همه تو همین مایه ها بوده، ایرانیان داخل کشور فکر میکنن که ما اینجا تو بهشت زندگی میکنیم و غیراز خوش گذرونی و لذت بردن از زندگی هیچ کار دیگیی نداریم!
20
سایه جان خوشحالم که نمره ۲۰ بهم دادی، هر چی تو مدرسه و دبیرستان ۷ و ۸ گرفتم داره جبران میشه! 😆
چند روزی هم هست که غیبت داشتین سایه جان!
سلام جناب امیری
خیلی ممنون … راستش ما دیگه داریم بار سفر بر می بندیم!! و با اجازه تون این هفته که بیاد میریم ایران. این چند روزم کلا دنبال انجام ته مونده ی کارهای اداری بودیم!
اگر کاری ایران هست در خدمتیم
چند ماهی نیستیم انشالله برای ترم سپتامبر بر میگردیم
سایه جان ما تازه به شما عادت کرده بودیم! 🙁
برین جاتون اینجا خیلی خالی خواهد بود، انشالله که از ایران هم با ما در تماس باشین!
سلام من امروز با وبلاگ شما اشنا شدم و این مطلب را خواندم خیلی خوشم آمد . قوه تخیل خیلی خوبی دارید . موفق باشید
فریبا خانوم، مام بسیار خوشحالیم که با شما آشنا شدیم! 🙂
مهارت جالبی در نوشتن دارید…………..تبریک میگم بهتون……………
ممنونم ، مهارتی در کار نیست مرجان عزیز، من هرچی که میگم همونم مینویسم!
خیلی از دوستان وقتی تشریف میارن پیش من، میگن وقتی که شما حرف میزنین، آدم خیال میکنه داره همون نوشته های پارس نیوز رو میخونه، میگم تعجبی نیست، چونکه اونا رو هم من مینویسم!
man keh migam mano besoozoonan!
اونم راهیه واسه خودش سارا خانوم، فقط خرجش از دفن کردن هم بیشتر میشه! کم خرج ترین راه اینه که آدم بره خودشو وسط اقیانوسی، دریایی غرق کنه که هیچکی پیداش نکنه! مشکل فقط همون بلیت یک سره تا وسط اقیانوسه! 🙁
آدم اگه منصف باشه باید از قبل ، مخارج کفن و دفنشو کنار بذاره .اونجا رو نمیدونم اما توی ایران مشکل اینجاست که مرتب قیمتها بالا میره و آدم نمیدونه مثلا این مبلغی که کنار گذاشته تا سال بعدش کافیه یا نه. اینکه بگیم می میریم . بقیه ش با زنده هاست درست نیست. راستش این دورزمونه مخارج زندگی و مرگ و حتی پس از مرگ دست از سر مردگان عزیز بر نمی داره . رودروایسی و کلاس گذاشتن زنده ها هم که پدر مرده بدبختو تا چند روز بعد از مرگش توی قبر می جنبونه.
من نظری راجع به جهنم و بهشت و کیفیت خدمات دهیشون ندارم ولی همین توی قبر خوابیدن و بقیه هم بالا سر آدم مثه مترسک واستادن و با موبایلهاشون بلوتوث بازی کردن ، فکرمو مشغول کرده :-))
ندا جان مگه خیال میکنی که مخارج کفن و دفن اینجا کمه، من اگه میبینی هنوز زندم و نمردم فقط بخاطر همون نداشتن پول کفن و دفنه، منتظرم یک ۱۰-۲۰ هزار یورویی گیرم بیاد و د برو که رفتی، خدافظ! 😆
خیلی باحال بود.اقای امیری سایتتون حرف نداره